گفتند هیچوقت بیشتر از ۲ یا ۳ نفرمان در یک کار نباشیم
زندگی ایده آل از قول رضا عطاران نوشت: در آن شرایط رؤیایی یک دفعه به ما اطلاع دادند که ممنوعکار هستیم. آن فیلمها هم ساخته نشدند. علاوه بر آن خود ما هم که دیگر نمیتوانستیم کار کنیم. بعضیها مثل مهران مدیری و ارژنگامیرفضلی ممنوعکاریشان تا ۳ سال طول کشید. من تا یک سال و نیم ممنوعکار بودم و تمام شد. منتهی بعد قرار شد که دیگر هیچوقت بیشتر از ۲ یا ۳ نفرمان در یک کار نباشیم.
عقب زامیاد مواد غذایی میفروختم
رضا عطاران: تا ممنوعکار شدیم زمان برای ازدواج پیدا کردم و 3، 2هفته از ممنوعکاریام ازدواج کردم. بعد دیگر پیگیر ماجرای تامین نان و امرار معاش زندگی شدم. بالاخره باید یک جوری زندگی را میگذراندیم... خلاصه با آقایی دفتر پخش موادغذایی زدیم. ما یک وانت داشتیم که با آن به سوپرمارکتها میرفتیم و میپرسیدیم که چه چیزهایی نیاز دارند و میگفتیم که ما مثلا میتوانیم مربا، چیپس، پفک و... را برایتان بیاوریم.یک زامیاد از این آبیها داشتیم. البته رضاعطاران بودنم خیلی کمک میکرد. آن آقا هم به همین دلیل با من شریک شده بود که استفاده کند. کاری بود که اصلا حسی با آن ارتباط برقرار نمیکردم و برایم وحشتناک سخت بود. صبح که از خواب بیدار میشدم، دوست داشتم دوباره تا شب بخوابم ولی سر کار نروم. اصلا با آن ارتباط برقرار نکرده بودم تا اینکه خودشان یک دفعه زنگ زدند و گفتند دیگر میتوانید سر کارتان برگردید. من هم فوری وارد کار شدم. نخستین کارم هم فیلم «کلید ازدواج» بود.